مأوا

فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ الله
مأوا

صــد بـار لــب گـشـودم و بــیـرون نـــریـختم
خــون‌ها که مـوج می‌زنـد از سیــنه تا لـــبم

مأوا

فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ الله

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

پریشان‌خوانی روضه‌خوان را درک می‌کردم، وقتی از کوچه‌های مدینه تا خرابه‌های شام موضوع روضه‌اش تغییر می‌کرد؛ پهلوی شکسته، دختر چهار‌ساله و طفل شیرخواره...


بگذارید خبرنگار نیویورک تایمز به زنان سرباز کنسرت‌ها و جمعیت سگ‌باز خیابان‌ها دل‌گرم باشد، از کافه‌های پررونق شهر بنویسد و گالری عکس‌های آوانگارد پسری با جین پاره‌پاره را تحسین کند؛ بیچاره فکری شده راز برملا کرده و جماعتی را داغ‌دار که "انقلاب تمام شد". چرا راه دور، همین کافه‌ی "عریان" منظریه که به جای شکلات، لاطائلات داغ روی دیوارش سرو می‌کند و تباهی جمعی را متبادر...لعمرک انهم لفی سکرتهم یعمهون...
چهره خبرنگار نیویورک تایمز دیدنی خواهد بود، وقتی بشنود جوانی رشتی، نه در پشت میز کافه‌‌ی شهر که در سنگری حومه‌ی حلب، تمامی امیدهایش را به باد داده است؛ وقتی"سجّاد" لحظه‌ای ایستاد و گفت: " چه عطر خوبی..." و کربلایی شد...
 
#شهید_سجاد طاهرنیا
#مدافع_حرم_عمتنا_زینب(س)
#آبروی_جوانان_رشت

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۴ ، ۱۹:۲۶
سیدامیر علوی