پریشانخوانی روضهخوان را درک میکردم، وقتی از کوچههای مدینه تا خرابههای شام موضوع روضهاش تغییر میکرد؛ پهلوی شکسته، دختر چهارساله و طفل شیرخواره...
ممنون از کاریکاتوریست اصلاحطلب روزنامه بهار که دهها جلد نیمه پنهان کیهان را در کراوات "سبز" اوباما خلاصه کرد
مجمع عمومی سازمان ملل متّحد از بدو تاسیس تاکنون صحنهای منحصربفرد برای دولتهای مختلف بوده که بیواسطه به تفسیر خود از "هست"های جهان بپردازند و "باید"های خود را به دیگران عرضه کنند؛ دیگرانی که عموما از دریچه رسانههای فراگیر تصوّری کاریکاتورگونه از "غیرخودی"ها دارند و همین تصوّر مبنای تعامل و یا تقابل قرار میگیرد. بالطبع جمهوری اسلامی به عنوان محصول انقلابی که خارج از گفتمانهای غالب اومانیستی شناخته میشود، همواره از این فرصت استقبال کرده تا به پرسشهای قدیمی پاسخ داده و یا حتی پرسشهای جدیدی طرح کند.
"یکی از اساتید مهم دانشگاه که با ما همکاریهای علمی داشت و فرد متدیّن و انقلابی هم بود و هست، چندسالی در آکسفورد انگلستان بود. ما یک سفری آنجا دعوت شدیم برای ایام عید که انجمنهای دانشجوهای مسلمان در لندن بود. ما در آن سفر احوال رفیقمان را پرسیدیم که ایشان کجاست؟ گفتیم حالا که ایشان نیامده دیدن ما، ما برویم دیدن ایشان.
رفتیم آکسفورد و ظهر مهمان ایشان بودیم. بعد از پذیرایی، من و ایشان تنها شدیم و دو نفری نشستیم. خیلی آهسته حرف دلش را مطرح کرد. گفت می دانی که من از اول طرفدار انقلاب و امام بودم، مواضعم چنین و چنان بود. حالا هم همین اعتقاد را دارم، ولی به هر حال یک حقایق و واقعیاتی است که نمیشود انکار کرد...
میگفت این سرعت تکنولوژی و پیشرفت غرب شبیه سرعت نور است... هرچه ما سریعتر برویم و سرعت بگیریم، باز فاصلهمان با آنها زیاد است. حتی اگر خودمان را هم بکشیم، باز به آنها نمیرسیم! فقط یک راه وجود دارد و آن اینکه با آنها سازش کنیم و از تکنولوژی آنها استفاده کنیم. صمیمانه هم باید به ما بدهند؛ اگر به زور بخواهیم از چنگشان دربیاوریم، نمیشود..."
علّامه مصباح یزدی
گفتگو با ماهنامه عصر اندیشه،ش 8، ص 39
آنگاه که در اولین روزهای شروع به کار دولت یازدهم دوگانهی "هنر ارزشی-هنر غیر ارزشی" از جانب رئیس جمهور بیاعتبار خوانده شد، عدهای آن را ناشی از ضعف معرفتی وی دانسته و عدهای دیگر با جذب حداکثریاش همراه شدند؛ لکن آنچه ورای تمامی تحلیلهای متنی میبایست مورد مداقّه قرار گیرد، ابتناء دولت یازدهم بر نظریهی "توسعه" است. کافی است مبانی نظری برنامه چهارم توسعه را که محصول نظریهپردازان اقتصادی دولت یازدهم است مجددا مرور کنید تا به تصدیق این تصوّر پی ببرید.
"...انزوای حزبالله در نظام ما نیز نشانهی خوبی نیست؛ هرچند که الحمدالله و المنّه سایهی مبارک حضرت امام امّت همچون ابر رحمتی بر سر ما گسترده است و ما را از بلیّات و خطرات حفظ میکند، اما بههرتقدیر شکی نیست که اکنون در نظام ما حزبالله رفتهرفته به انزوای سیاسی کشیده میشود و کارها به دلباختگان تکنوکراسی واگذار میگردد. این نشانهای است از همان سرنوشت محتومی که همهی انقلابهای جهان را وا داشته است تا فرزندان خویش را ببلعند... و خدا آن روز را نیاورد..."
سیّدمرتضا آوینی